سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
موسسه چاپ باران گل

موسسه چاپ باران گل
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسسه چاپ باران گل و آدرس baranegol.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 باز هم سلام در آستانه چهارشنبه آخر سال (چهارشنبه سوری ) هستیم 

ما ایرانی ها عجب رسوم زیبا و باهیجانی داریم اگر به آنها عمل کنیم و بجای مزاحمت برای دیگران و شادی کاذب همه باهم شادی کنیم . بکوری چشم آنانی که ما ایرانیان شیعه را آدمهایی غمگین و دائماً در عزا می دانند مطلبی را درباره چهارشنبه سوری می آورم امیدوارم خوشتون بیاد .

زردی من از تو       سرخی تو از من

آداب و رسوم چهارشنبه سوري

  

آخرين چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسي که ايرانيان در شب آن جشن چارشنبه سوري ميگيرند و آداب و رسوم خاصي را در آن شب برگزار ميکنند. جشن چارشنبه سوري که از جشن هاي ملي و باستاني ايرانيان است و هنوز در بسياري از شهرها و روستاهاي ايران شب اين روز را بطرزي خاص جشن ميگيرند. سعيد نفيسي استاد دانشگاه تهران در شماره 11 سال اول و شماره 1 سال دوم مجله مهر درباره «چارشنبه سوري » مقاله مفصل و محققانه اي نوشته اند که قسمتهايي از آن را در اينجا نقل ميکنيم : چهارشنبه سوري يعني چهارشنبه عيش و عشرت و ميرساند که اين شب را براي جشن و سرور بنياد گذاشته اند. اين جشن ملي از قديمترين زمانهاي تاريخ در ميان ايرانيان بوده است ... شب چهارشنبه سوري در ايران آئين خاص و تشريفات گوناگون دارد که هر يک از آنها را در ناحيه ديگر ميتوان يافت .آئين چهارشنبه سوري يا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است يک قسمت از آن عمومي و مشترک ميان تمام مردم ايران است که حتي بعضي از آنها را در ملل ديگر نژاد آريا ميتوان يافت و قسمت ديگر آئين خصوصي است که مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اينجا کم و بيش بشهرهاي ديگر ايران رفته است . آن قسمت از آئين اين شب که درتمام ايران معمول است از کرمان گرفته تا آذربايجان و از خراسان تا خوزستان و از گيلان تا فارس يعني تمام اين دشت وسيع که ايران امروز را فراهم ساخته است و زيباترين بقاياي ايران باستاني است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگي خاصي آشکار ميشود تمام مردم آذربايجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شرکت دارند و حتي هنوز در ميان مردم قفقاز معمول است . ايرانياني که از ديار خود دور افتاده اند نيز آن را فراموش نميکنند و ايرانيان مقيم ترکيه و مصر و هندوستان نيز در جامعه خود اين رسوم و آداب را معمول ميدارند.
توپ مرواريد: در ميدان ارک طهران توپ کهن سالي بود که مدت صد سال بر فراز صفه اي جاگرفته بود و چون پيران زمين گير از جاي خود نمي جنبيد - شبهاي چهارشنبه سوري زنان و دختراني که حاجتي داشتند مخصوصاً آن زناني که در آرزوي شوي بودند از آن توپ بالا ميرفتند و بر فراز آن دمي مي نشستند و از زير آن ميگذشتند و در برآورده شدن آرزوي خود شک نداشتند و بچه هاي شيرخوار را که به اصطلاح «نحسي » ميکردند يا ريسه ميرفتند از زير توپ مرواريد و سر در نقاره خانه ميگذراندند. اين توپ را توپ مرواريد ميناميدند و افسانه هاي گوناگون در حق آن ميگفتند.
آتش افروختن : زيباترين و شايد قديمترين آداب چهارشنبه سوري آتش افروختن و جستن از آن و شادي کردن در کنارآتش است ....
اينک تقريباً در تمام ايران شب چهارشنبه سوري توده هايي از بوته خودروي بياباني فراهم مي آورند و نزديک يکديگر قرار ميدهند زن و مرد و پير و جوان در صحن خانه يا در ميدانهاي عمومي و بر سر چهارسوها و چهارراههاي شهر و ده از روي اين اخگرهاي افروخته يکي پس از ديگري جستن ميکنند و در هر جستني ميگويند: «زردي من از تو سرخي تو از من » يعني زردي بيماري و ناتواني را از من بستان و سرخي و شادابي و تندرستي را که در خود داري بمن ببخش » پس از سوخته شدن خاکستري را که از آتش ميماند بايد در خاک اندازي جمع کنند و از خانه بيرون برند ودر کنار ديوار بريزند و آنکس که بيرون ريخته است در بازگشت در ميزند بايد از درون خانه از او بپرسند: «کيست ؟ » و او هم جواب دهد; «منم » گويند: «از کجاآمده اي ؟ » جواب دهد که : «از عروسي » بپرسند: «چه آورده اي ؟ » گويد: «تندرستي ».

کوزه شکستن : مردم طهران تا چند سال پيش که از سر در نقاره خانه بالا ميرفتند کوزه اي آب نديده با خود ميبردند و ازآنجا بزمين مي افکندند وميشکستند و کساني که بدانجادسترس نداشتند از بام خويش کوزه را بزمين مي افکندنداينکار در بسياري از نقاط ايران معمول است و عقيده دارند که بلاها و قضاهاي بد را در کوزه متراکم کرده اند و چون بشکنند آن قضا و آن بلا دفع شود...
آجيل : در شب چهارشنبه سوري آجيل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و مخصوصاً بايستي آجيل شور و شيرين باشد... در ميان زنان ايران در شب چهارشنبه سوري و حتي مواقع ديگري که کسي را مشکلي در پيش باشد و استجابت مرادي را بخواهد آجيل مخصوصي با آداب و حضور قلب خاصي معمول است که نذر ميکنند و داستان شيريني براي ابتکار آن ميگويند...
آجيل مشکل گشا از آداب خاص شب چهارشنبه سوري نيست ولي کساني که بدان اعتقاد کامل دارند گذشته از آنکه شب جمعه آخر هر ماه بدان عمل ميکنند شب چهارشنبه سوري نيز به آداب آن ميپردازند.
فالگوش : کساني که حاجتي دارند شب چهارشنبه سوري نيت ميکنند و بر سر چهارراهي يا اگر چهارراه نبود بر سر رهگذري به فالگوش ميايستند و نخستين عابري را که گذشت بسخن او توجه ميکنند و هر چه از دهان او برون آمد در استجابت مقصود خود به فال نيک يا به فال بد ميگيرند اگر آن نخستين سخن به اجابت آرزوي صاحب حاجت مطابق باشد آن آرزوي برآورده است و گرنه برآورده نيست . همين فال را ممکن است بر پشت در خانه اي يا در اطاقي گرفت و بايد آهسته بپشت درآمد و بي آنکه کساني که اندرون خانه يا اطاقند بدانند که کسي بر درايستاده است گوش فراداد و اولينسخني را که گفته ميشود در اجابت مقصود خود يا ناروا ماندن آن فال گرفت .
گره گشايي : کساني که بخت ايشان گره خورده و عقده اي در کارشان روي داده است چاره اي جز آن ندارند که شب چهارشنبه سوري گوشه دستمالي يا چارقدي يا گوشه ديگر از جامه خود و يا پارچه اي را گره زنند و بر سر راهي بايستند و از اولين کسي که بر ايشان گذشت خواستار شوند که آن گره را بدست خود بگشايد ممکن است قفلي را بر پارچه يا دستمال و يا گوشه اي از جامه بست و بر سر راه ايستاد و کليدآن را به نخستين کسي که از راه ميگذرد داد که با آن کليد قفل را بگشايد و عقده از کار فروبسته آن درمانده باز کند.
دفع چشم زخم و بخت گشايي : براي بخت گشايي در شب چهارشنبه سوري تدابيري معمول است و از همه شگفت تر آن است که به دبّاغ خانه ميروند و از آب دباغ خانه اندکي برميدارند و با خود بخانه مي آورند و براي گشوده شدن بخت بر سر ميريزند.
کندر و خوشبو: يکي از آداب چهارشنبه سوري آن است که زنان بر در دکان عطاري ميروند و از او «کندر وشابراي کارگشا» ميخواهند و تا عطار برود بياورد فرار ميکنند اين دکان بايد رو بقبله باشد سپس بدکان ديگري که رو بقبله باشد ميروند و «خوشبو» ميخواهند که مراد اسفند است و چون عطار پي آن برود باز ميگريزند و سپس بدکان سومي که رو بقبله باشد ميروند و مقداري کندر و اسفند ميخرند و در خانه براي دفع چشم زخم و حل مشکل خود دود ميکنند.
قليا سودن : يکي از وسايل دفع جادودر شب چهارشنبه سوري قليا سودن است اندکي قلياي خشک در هاون برنجين کوچکي ميريزند و هفت دختر نابالغ دسته ميزنند و با آب ميسايند و بر آن بول ميکنند و آن آب را در چهارگوشه صحن خانه اي که آن را جادو کرده اندميريزند و يقين دارند که بهمين تدبير جادو باطل ميشود.
آش بيمار: در خانه اي که بيماري باشد شب چهارشنبه سوري بايد در شفاي او کوشيد که بيماري او بسال ديگر نرسد براي اين کار آشي ميپزند که در ميان زنان به اسم «آش بيمار» يا «آش امام زين العابدين بيمار» معروف است بايد باديه مسين بدست گرفت و با قاشق بدرخانه اي يا به در اطاق همسايه رفت و چنانکه او نداند که اين خواهش از جانب کيست با آن قاشق بر آن ظرف مسين کوبيد و صاحب خانه يا اطاق وجداناً مکلف است که چيزي که بتوان در آش ريخت مانند آرد يا برنج يا غلات و بنشن و پياز و هر چه از اين قبيل در خانه موجود باشد و اگر نيست چند شاهي پول در آن ظرف بريزد. هر چه در ظرف ريخته ميشود بايد در ترکيب آش داخل شود و اگر پول در آن ظرف دريوزه گري ريختند با آن پول بايد لوازم آش را تدارک ديده و از آن آش بيمار را داد و بازمانده آن رابه تهي دستان رهگذر داد و همين آش هر دردي را شفا مي بخشد.


فال گرفتن با بولوني : يکي از شيرين ترين آداب چهارشنبه سوري که بيشتر جنبه بازي و تفريح گوارايي دارد فال گرفتن با بولوني است . بولوني کوزه دهان گشاد کوچکي است که درخانه هاي ما فراوان است و در آن ادويه خشک يا ترشي و مربا و غيره ميريزند زنان و دختران جوان گرد يکديگر جمع ميشوند و کوزه اي را مي آورند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانه اي از او بشمار ميرود در آن بولوني مي اندازد و اشعار مختلف در وصف الحال که بتوان بدان تفال کرد بر قطعه هاي کاغذ مينويسند و تا کرده در بولوني مياندازند سپس دختر نابالغي را ميخوانند و اودست در بولوني ميکند و پاره اي کاغذ را بيرون مي آوردو يکي از حاضران شعري را که بر آن نوشته است ميخواند سپس همان دختر يکي از آن اشياء را بيرون مي آورد و ارائه ميدهد و آن شعر که خوانده شده است فالي است که در حق صاحب آن نشاني زده اند در اصفهان يک سرمه دان ويک آئينه کوچک نيز علاوه بر آن اشياء دربولوني مياندازند و با ديوان حافظ تفال ميکنند يعني هر چيزي که از بولوني بيرون آمد براي صاحب آن فالي از ديوان حافظ ميزنند.

در زنجان : آتش افروختن ، فالگوش و کوزه شکستن معمول است و در کوزه شکستن اختصاصي که مردم زنجان دارند اين است که پولي با آب در کوزه مياندازند و ازبام زير ميافکنند. ديگر از خصوصيات مردم زنجان اين است که دختراني را که ميخواهند زودتر شوهر بدهند به آب انبار ميبرند و هفت گره بر جامه ايشان ميزنند و پسران نابالغ بايد آن هفت گره را بگشايند. يکي از آداب ديگر مردم زنجان اين است که از روزنه بخاريها يااجاقهاي خانه طنابي داخل اطاق ميکنند و بوسيله آن طناب چيزي طلب ميکنند صاحب اطاق مکلف است اولين چيزي که در دسترس او بود بر طناب ببندد و چون طناب را بالا کشيدند بوسيله آن چيزي که بر طناب بسته اند فال ميگيرند مثلاً اگر جاروبي بر طناب بسته باشند از آن فال بد ميگيرند که خانه خراب خواهد شد و خانه ايشان راجاروب خواهند کرد و اگر پاره ناني ببندند فالي نيک ميگيرند که وفور نعمت خواهد بود و اگر شيريني به طناب ببندند نشانه شيرين کامي است .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 امروز روز ولنتاین اروپایی هاست ولی من چون این روز را به عنوان یک ایرانی قبول ندارم با افتخار به سرزمین مادریم و غرور از این که ایرانی و دارای پیشینه دیرین هستیم پیامک هایی درباره روز عشق ایرانیان « روز سپندارمذگان» ( که در تقویم قدیم ایرانیان پنجم اسفند و مطابق با 29 بهمن در تقویم های امروزی است ) می نویسم امیدوارم شما ایرانیان پاک سرشت خوشتون بیاد و ازشون استفاده کنید. 

گفتار نیک            پندار نیک            کردار نیک 

 کوروش کبیر :   راه در جهان یکی است و آن راه راستی است

 

 

امروز روز سپاس گذاری از خداوند است

زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن

تا با تمام وجود به او بگوییم

عشق من روزت مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
سلام درسته که نشد برات  هدیه و قلب و شکلات بخرم اما این اس ام اس رو برات بفرستادم تا بدونی همیشه دوست دارم

سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی  و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی

سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه  روز عشق مبارک عزیزم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پارسال این روزا برامون پر بود از عطر شکلات و کادوو  عروسک   و شمع اما امسال نمیدونم روز عشق  رو  با کی جشن میگیری

.

.

.

هر جا و با هر کسی باشی دوستت دارم  سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میدونی  روز عشق یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه

عاشقتم تا همیشه سپندار مذگان مبارک

واسه روز  عشق دوتا ستاره تقدیمت می کنم
یه ستاره پر بوسه که دلم بی تو نپوسه
یه ستاره پر امید واسه هر کی تو رو دید
سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مهم نیست ولـــ ـنتاین یا سپندار مذگان

هر دوبهانه اند برای اینکه به تو بگویم

.

.

.

.

بی بهانه دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سپندار مذگان روز دلباختگان ایرانی بر تو ای ایرانی عاشق مبارک باد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخواهم به یاد آوری چقدر به هم نزدیک هستیم

حتی با وجود فرسنگها فاصله چقدر به من نزدیکی

میخواهم بدانی  در این روز بزرگ سپندارمذگان به تو فکر میکنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز روز عشق است

می دانی که من هر روز ،
با تو بودن را جشن می گیرم.

سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عزیزم با تو هر روز روز عشق است

سپندار مذگان روز عشق ایرانی  بر تو مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر اجدادمان میدانستند روزی خواهد امد که عاشقی چون من بیقرارت است به جای سپندار مذگان  روز آشنایی من و تو را روز عشق می نامیدند

سپندار مذگان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای کاش هر روز  عشق و سپندارمذگان بود  نه به خاطر هدیه هایش به خاطر اینکه یادمان باشد که عاشقیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اسپندارمذگان خجسته  باد دوست من این دوستی برای من همانند گنج است و بهترین شادی ها را به من هدیه میدهد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برای سپاس تمام مهربانیهایت روز سپندارمذگان را برگزیدم  تا بگویم

برای تمام شادیهایی که با حضورت در قلبم

من هدیه کردی سپاسگذارم

روز عشاق ایرانی مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ چیز تو را  ناراحت نکند  فقط شادی ها تو را احاطه کند دوستانت عاشقت باشند لطف خدا با تو باشد
اینها آرزوهایم برای تو در روز سپندارمذگان است

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

سپندار مذگان روز دلباختگان ایرانی بر تو ای ایرانی عاشق مبارک باد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

میخواهم به یاد آوری چقدر به هم نزدیك هستیم
حتی با وجود فرسنگها فاصله چقدر به من نزدیكی
میخواهم بدانی در این روز بزرگ سپندارمذگان به تو فكر میكنم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

می دانی که من هر روز ،

با تو بودن را جشن می گیرم.

خواهشی از تو دارم...

بیا عشق مان را "سپندار مذگان " هم جشن بگیریم.

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

عزیزم با تو هر روز روز عشق است

سپندار مذگان روز عشق ایرانی بر تو مبارک

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

اگر اجدادمان میدانستند روزی خواهد امد که عاشقی چون من بیقرارت است به جای سپندار مذگان روز آشنایی من و تو راروز عشق می نامیدند

سپندار مذگان مبارک

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ای کاش هر روز ولنتاین و سپندارمذگان بود نه به خاطر هدیه هایش به خاطر اینکه یادمان باشد که عاشقیم

اسپندارمذگان خجسته باد دوست من این دوستی برای من همانند گنج است و بهترین شادی ها را به من هدیه میدهد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

برای سپاس تمام مهربانیهایت روز سپندارمذگان را برگزیدم تا بگویم

برای تمام شادیهایی که با حضورت در قلبم

من هدیه کردی سپاسگذارم

روز عشاق ایرانی مبارک

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

هیچ چیز تو را ناراحت نكند فقط شادی ها تو را احاطه كند دوستانت عاشقت باشند لطف خدا با تو باشد

اینها آرزوهایم برای تو در روز سپندارمذگان است

 

واسه روز  سپندار مذگان دوتا ستاره تقدیمت می کنم یه ستاره پر بوسه که دلم بی تو نپوسه یه ستاره پر امید واسه هر کی تو رو دید  سپندار مذگان مبارک

………………………………….

عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم تنها ترین باشی .  سپندار مذگان مبارک

………………………………

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .سپندار مذگان مبارک

…………………………………..

عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند. روز سپندار مذگان مبارک

…………………………….

عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم تنها ترین باشی . سپندار مذگان مبارک

………………………………..

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه سپندار مذگان مبارک عزیزم

………………………………………

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی  و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی سپندار مذگان مبارک

……………………………………

قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!!

( سپندار مذگان مبارک )

 


ما با فرهنگ ترین مردم روی زمین هستیم 

با افتخار محمد سوداگر  26/11/91



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:سپندارمذ - سپندارمذگان - اسفند - ولنتاین - کوروش کبیر - , ] [ 19:14 ] [ محمد سوداگر ]

 

   شك نیست كه سازمان دین اسلام - كه به جرأت مى‏توان آن را وسیع‏ترین سازمان‏هاى جهانى نامید - در بقا و جریان خود، به نگهبان و گرداننده نیازمند است و پیوسته افراد شایسته‏اى را مى‏طلبد كه معارف و قوانین آن را به مردم برسانند و مقرّرات دقیق آن را در جامعه اسلامى اجرا كنند و كمترین غفلت و مسامحه در رعایت و نگه‏دارى آن روا ندارند.

 

 

 

    از سوى دیگر از آن جا كه یكى از مقاصد آفرینش؛ هدایت مردم به راه راست است؛ خداى مهربان پس از رحلت پیغمبر(ص)، براى نگهبانى دین و هدایت مردم، باید امام و پیشوایى تعیین كند و مردم را به عقل خودشان - كه بیشتر اوقات مغلوب هوا و هوس مى‏شود - وانگذارد و همان‏طور كه پیغمبر را به همه نیازمندى‏ها و درمان تمام دردهاى فردى و اجتماعى بشر، آگاه نموده، او را از هرگونه اشتباه و خطا، مصون و محفوظ داشته است؛ باید به امام و پیشواى دینى نیز علم و عصمت مرحمت فرماید.
    با این دلیل عقلى، روشن مى‏شود كه براى هدایت مردم و حفظ و حراست دین و اجراى مقررات آن پس از رحلت پیغمبر(ص)، باید امامى از جانب خداى متعال تعیین شود.
    این دلیل عقلى با دلیل نقلى نیز همراه گشته است؛ چرا كه پیامبر اكرم(ص) از همان ابتداى رسالت، نسبت به مسأله خلافت و جانشینى خود حساس بود و در همان سال‏هاى آغازین رسالت، حضرت على(ع) را به عنوان وزیر و وصى خود برگزید و در طول عمر مبارك خود، بارها به این مسأله تصریح فرمود. گوشه‏اى از آیات و روایاتى كه شیعه به وسیله‏ى آنها، وصایت و جانشینى حضرت على(ع) را اثبات مى‏كند و بسیارى از علماى اهل سنت هم به آنها معترف‏اند، بدین‏گونه است:

 

1-. آیه ولایت:

  بسیارى از مفسران اهل‏سنت، مانند فخررازى در تفسیر كبیر، زمخشرى در كشاف، طبرى در تفسیر خود و سیوطى در الدر  المنثور، به این نكته اعتراف دارند كه آیه ولایت (سوره مائده، آیه  55) در شأن حضرت على(ع) است كه در حال نماز، انگشترى خود را به مستمندى بخشید.

 

 

 

    فخر رازى در تفسیر خود چنین نقل مى‏كند: [پیامبر(ص) كه شاهد بخشیده شدن انگشتر حضرت على(ع) در حال ركوع به فرد سائل بود، از خداوند خواست همچنان كه دعاى حضرت موسى(ع) را مستجاب كرد و به او وزیرى از اهلش عطا كرد - كه باعث تقویت او شد -، براى آن حضرت(ع) نیز وزیرى از اهلش قرار دهد. هنوز دعاى پیامبر اكرم(ص) به پایان نرسیده بود كه این آیه نازل شد]. التفسیر الكبیر، ج 12، ص 26.
    

 

 

 

 

2- حدیث یوم الدّار:

 

  این حدیث در بسیارى از كتاب‏هاى تاریخ اهل سنت؛ مانند: تاریخ طبرى (ج 1، ص 543 - 542)، تاریخ الكامل ابن اثیر (ج 2، ص 582) و البدایة والنهایة ابن كثیر(ج 3، ص 40) با تفاوت‏هایى در نقل وارد شده است.

 

     مضمون حدیث از این قرار است: [اوایل بعثت كه آیه [وانذر عشیرتك الاقربین]؛ شعراء (26)، آیه 214. نازل شد؛ پیامبر اكرم(ص) جلسه میهمانى مركب از خویشان خود ترتیب داد و در آن جا رسالت خود را اعلام كرد و فرمود: [فایكم یؤازرنى على هذاالامر على ان یكون اخى و وصیى و خلیفتى فیكم]؛ [كدام یك از شما مرا در این كار كمك كار است تا برادر من و وصى من و جانشین من در میان شما باشد].

    سه مرتبه این مطلب را تكرار فرمود و در هر مرتبه غیر از حضرت على(ع)، هیچ كس اعلام موافقت نكرد. سرانجام پیامبر اكرم(ص) در پایان مرتبه سوم فرمود:
    [ان هذا اخى و وصیى و خلیفتى فیكم فاسمعوا له واطیعوا]؛ [این شخص (حضرت على(ع[ برادر من، وصى من و جانشین من در میان شما است، پس سخنان او را گوش فرا دهید و از او اطاعت كنید].
    خویشان پیامبر اكرم(ص) در حالى كه برخاسته بودند و مى‏خندیدند، رو به ابوطالب كرده، با لحنى مسخره‏آمیز گفتند: او (پیامبر(ص[ به تو فرمان داد كه از پسرت اطاعت كنى و سخنانش را گوش فرادهى] تاریخ طبرى، ج 1، ص 543 - 542..
    جالب توجه این جا است كه برخى از تاریخ‏نویسان اهل سنت (مانند ابن‏كثیر در البدایة والنهایة، كه این حدیث را مخالف عقیده خود دیده‏اند)، دست به تحریف حدیث زده و به جاى كلمات [وصیى و خلیفتى] عبارت [كذا و كذا] (یعنى چنین و چنان) را آورده‏اند و راویان حدیث را متهم به ضعف و تشیّع كرده‏اند البدایة والنهایة، ج 3، ص 40..

 

 

 3-11. حدیث منزلت:

 

 

 

 

  این حدیث در كتاب‏هاى حدیثى معتبر نزد اهل تسنن؛ مانند: صحیح بخارى (كتاب بدء الخلق در باب مناقب حضرت على(ع) و در باب غزوه تبوك)، مسند احمد بن حنبل (ج 1، ص 174)، مسند ابو داود (ج 1، ص 28)، خصائص نسائى (ص 15 و 16)، صحیح مسلم (در كتاب فضائل الصحابة)، صحیح ترمذى (ج 2، ص 201) و نیز در بسیارى از كتاب‏هاى تاریخ اهل سنت، مانند: طبقات ابن سعد (ج 1، قسم اول، ص 14 و 15)، تاریخ بغداد (ج 4، ص 71)، تاریخ طبرى (ج 2، ص 368) و بسیارى دیگر از كتاب‏هاى اهل سنت وارد شده است.

 

      ماجراى این حدیث، بدین‏گونه است: حضرت پیامبر اكرم(ص) در غزوه تبوك، به همراه بسیارى از اصحابش از مدینه خارج شدند و به سمت رومیان به راه افتادند. براى این كه مدینه از رهبر خالى نماند، حضرت على(ع) را به جاى خود در مدینه گذاشتند. برخى از اصحاب زبان به طعنه گشوده، و گفتند: پیامبر(ص)، على را در مدینه گذاشت تا مواظب زنان و بچه‏ها باشد.

    حضرت على(ع) به پیامبر اكرم(ص) شكایت برد و آن حضرت(ص) در آن هنگام این جمله تاریخى را فرمود:[انت منى بمنزلة هارون من موسى الا أنه لا نبىّ بعدى]؛ [منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسى است، با این تفاوت كه بعد از من پیامبرى نیست].
    این نكته براى همگان واضح است كه هارون، وصى موسى بود. از ظاهر بعضى از كتاب‏هاى اهل سنت چنین برمى‏آید كه این حدیث، در موارد مختلفى غیر از مورد یاد شده نیز بیان شده است. فضائل الخمسه، ج 1، ص 316 - 299.

 4-. حدیث غدیر:

   این حدیث در بسیارى از منابع روایى و تاریخى اهل سنت آمده است. مرحوم میرحامد حسین در جلد اول عبقات‏الانوار، تواتر این حدیث در نزد اهل سنت را ثابت كرده است.

 

     مرحوم علامه امینى در جلد اول كتاب الغدیر، از 110 تن از اصحاب پیامبر اكرم(ص) نام مى‏برد كه راوى این حدیث بوده‏اند. الغدیر، ج 1، ص 61 - 14. همچنین از 82 تابعى یاد مى‏كند كه این حدیث را روایت كرده‏اند. همان، ص 72 - 62. علاوه بر این از 360 تن از علماى اهل سنت از قرن دوم تا قرن چهاردهم، نام مى‏برد كه این حدیث را در كتاب‏هاى خود آورده‏اند. همان، ص 151 - 73. سرانجام از 26 تن از علماى اهل سنت و شیعه نام مى‏برد كه تألیفات مستقلى در باب حدیث [غدیر] و طرق آن داشته‏اند. همان، ص 157 - 152.

    ماجراى این حدیث از قرار زیر است: وقتى كه پیامبر اكرم(ص) با تعداد زیادى از اصحاب خود - كه آنان را تا 120 هزار تن ذكر كرده‏اند - از آخرین سفر حج خود (حجةالوداع)، به مدینه باز مى‏گشت؛ این آیه بر آن حضرت(ص) نازل شد: [یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته واللَّه یعصمك من الناس]؛ [اى رسول آنچه را از سوى پروردگارت به تو نازل شد، به مردم ابلاغ كن و اگر آن را ابلاغ نكنى، در حقیقت رسالت خدا را ابلاغ نكرده‏اى [و از مردم نترس كه‏] خدا تو را از مردم حفظ خواهد كرد].
    با نزول این آیه، پیامبر اكرم(ص) در مكانى به نام غدیر خم - كه راه كاروان‏هاى مختلف از هم جدا مى‏شد - فرمان توقف داد و امر كرد منبرى از چوب محمل‏هاى شتران، براى آن حضرت(ص) فراهم كردند. آن گاه به روى منبر رفته فرمود: [الست اولى بالمؤمنین من انفسهم]؛ [آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [به تصرف در امورشان ]نبودم].
    همه گفتند: آرى، اى رسول خدا آن گاه آن حضرت(ص) در حالى كه دست حضرت على(ع) را بالا گرفته بود، فرمود:
    [من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم والِ من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اعن من اعانه واخذل من خذله]؛ [هر كس كه من مولاى او هستم، على هم مولاى او است. خدایا دوست بدار هر آن كس را كه على را دوست دارد و دشمن بدار هر آن كس را كه با او دشمنى كند. یارى كن هر آن كس را كه او را یارى كند و كمك كن هر كسى را كه به او كمك دهد و خوار ساز هر كس را كه او را خوار سازد].
    بسیارى از مردم از شنیدن این جملات، خوشحال شدند و سپس دسته دسته نزد حضرت على(ع) رفته، به او تبریك گفتند. در میان این تبریك گویندگان، چهره عمر بن خطاب نیز به چشم مى‏خورد كه چنین تبریك گفت:[بخ بخ لك یا ابن ابى طالب اصبحت مولاى و مولى كل مسلم]؛ [مبارك باد بر تو اى پسر ابى‏طالب كه هم‏اكنون مولاى من و مولاى هر مسلمانى گشتى].
    پس از این ماجرا بود كه این آیه نازل شد: [الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دیناً]؛ [امروز دین شما را برایتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و دین اسلام را براى شما پسندیدم]. مائده (5)، آیه 3؛ مسند احمد، ج 1، ص 372؛ فضائل الخمسه، ج 1، ص 363 به نقل از: تاریخ بغداد، ج 7، ص 317.
    علامه امینى در كتاب خود، از موارد بسیارى نام مى‏برد كه حضرت على(ع) با استناد به حدیث غدیر، به مخالفان خود احتجاج مى‏كرد و از اصحاب پیامبر اكرم(ص) بر مضمون آن تأیید مى‏گرفت. پس از آن نیز، احتجاجات حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و بسیارى از شخصیت‏هاى بزرگ تاریخ اسلام، به این حدیث را نقل مى‏كند. الغدیر، ج 1، ص 196 - 159.
    
5- حدیث ثقلین:

 

  این حدیث در بسیارى از كتاب‏هاى معتبر اهل سنت؛ مانند: صحیح‏مسلم، صحیح ترمذى (ج 2، ص 308)، خصائص نسائى (ص 21)، مستدرك حاكم (ج‏3، ص 109)، مسند احمد بن حنبل (ج 3، ص 17) آورده شده است.

 

     این حدیث چنین است: پیامبر اكرم(ص) در روزهاى آخر زندگانى خود، به اصحاب چنین فرمود:

    [انى اوشك ان ادعى فاجیب و انى تارك فیكم الثقلین كتاب‏اللَّه عز وجل و عترتى. كتاب‏اللَّه حبل ممدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بیتى، انهما لن یفترقا حتى یردا علىّ الحوض فانظرونى بم تخلفونى فیهما]؛ [[اى مردم ]نزدیك است كه از سوى پروردگارم خوانده شوم و دعوت او را اجابت كنم. من در میان شما دو چیز گران‏بها به یادگار مى‏گذارم: یكى كتاب خداوند عز وجل و دیگرى عترتم را. كتاب خداوند ریسمان محكمى است كه از آسمان تا زمین كشیده شده است و عترت من همان اهل بیتم مى‏باشند. این دو از هم جدا نمى‏شوند تا بر سر حوض [كوثر] بر من وارد شوند. پس ملاحظه كنید كه چگونه پس از من با آنها رفتار مى‏كنید] فضائل الخمسه، ج 2، ص 53 - 44..
    در این حدیث، پیامبراكرم(ص) اهل‏بیت خود را - كه طبق آیه تطهیر، حضرت على(ع) و فرزندانش مى‏باشند - عِدل قرآن قرار داده، از آنان به عنوان یك چیز گران‏بها یاد كرده است. از این جا روشن مى‏شود كه پس از آن حضرت(ص)، تنها اهل بیت هستند كه مى‏توانند مجرى احكام خداوند و قرآن باشند. برگرفته از: صفرى فروشانى، نعمت‏الله، غالیان، صص 232 - 238.

 

 

 

 

 

 

 
 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:علی , جقانیت , خلیفه , , ] [ 15:41 ] [ محمد سوداگر ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 260
بازدید کل : 82625
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


center>body{cursor: url('http://LoxBlog.Com/fs/mouse/018.ani')}

فال حافظ